آیا برای من خیلی دیر شده ؟
![](https://ghamkhar.com/wp-content/uploads/2020/07/sad-mature-businessman-thinking-about-problems-in-living-3772618-1.jpg)
آیا برای من خیلی دیر شده ؟
همه ما آدم هایی را می شناسیم که مثل ربات یک کار تکراری را هر روز صبح انجام می دهند و سر کاری که آن را دوست ندارند حاضر می شوند و مدام نگاهشان به ساعت است که هر چه زودتر ساعت کاریشان تمام شود. سالها همه این ها را تحمل می کنند تا بازنشسته شوند.این افراد همیشه فکر می کنند که در این زندگی گیر افتاده اند و همیشه از شرایط شان شکایت دارند. گاهی این افراد در سن چهل یا پنجاه سالگی چیزهایی در مورد پیدا کردن رسالت زندگی می شنود وفکر می کند که برای او دیر شده است و دیگر توان تغییر شغل را ندارد و چرا باید شغلش را که در آن امنیّت شغلی است را رها کند و ریسک بالایی را متحمل شود.شاید این علاقلانه به نظر نیاید که بخواهی در این سن شغلت را عوض کنی و یا شاید اعتماد به نفس کافی برای تغییر شغل نداشته باشید اما به دو دلیل می گویم که از همین امروز این کار را انجام بده :اول اینکه شما فقط یک بار می توانید در این دنیا زندگی کنید پس باید آن طور که دوست دارید و از آن لذت می برید زندگی کنید و دوم اینکه اگر شما بتوانید افسانه زندگی تان را کشف کنید، من به شما قول می دهم که بسیار موفق تر از شرایط حاضرتان عمل خواهید کرد.
در دانشگاه صدها مورد افرادی را دیده ام که برای پیدا نکردن رسالت خود عذر و بهانه هایی می آورند مثل این :
- با این شرایط اقتصادی همه آرزوی شغل ثابت دارند.
- من نمی توانم آن را ترک کنم و یا من خانواده دارم و مجبور هستم در این کار باقی بمانم.
- من چند سال دیگر بازنشسته می شوم و منطقی نیست که شغلم را ترک کنم.
- با این همه بدهی مجبور هستم که در این شغل بمانم .
- الان زمان مناسبی برای ترک شغلم نیست شاید سال دیگر بهتر باشد.
- من وقت این را ندارم که رسالت زندگی ام را پیدا کنم.
- این حرفا برای ایران مناسب نیست .
این حرفا فقط عذر و بهانه ایی است که ما در شرایط فعلی مان باقی بمانیم و تمامشان نشأت گرفته از ترس هایمان است چون تغییر ترس دارد و هر زمان این احساس ترس به سراغمان می آید یعنی داریم رشد می کنیم .ترس یعنی ما می خواهیم ریسک کنیم و کار جدیدی که قبلا تجربه آن را نداشتیم انجام دهیم پس این یعنی اینکه مهارت جدیدی را می خواهیم یاد بگیریم. دانستن اینکه این ترس طبیعی است به ما کمک می کند که ثابت قدم در این مسیر پا بگذاریم.
سالها پیش در جلسه ایی یکی از همکارانم که در خرید وفروش نفت بسیار موفق بود، داستان زندگی اش را برایم تعریف کرد. او می گفت زمانی در یک شرکتی به عنوان مدیر فروش کار می کرده و درآن زمان متأهل نیز بوده .ابتدا حقوق کمی داشته و سپس به خاطر مأمورت های خارج از کشور مقداری به حقوقش اضافه شده بوده و بعد از مدت ها توانسته بوده بدهی های خود را پرداخت کند و از پس هزینه های زندگی نیز برآید.او می گفت یک روز یک ندایی از درون به من گفت تو داری در این شرکت وقتت را تلف می کنی و برای این کار و اینکه برای دیگران کار کنی ساخته نشدی.آنروز تصمیم به ترک شغلش می گیرد ومورد مخالفت خانواده واقع می شود. بعد استعفأ او شرکت خودش را با یک کارمند در یک اتاق با کلی بدهی آغاز می کند و الان بعد از سالها یکی از موفقترین و تأثیرگذارترین افراد در زمینه کاری خودش است. او نیز می گوید ترس را تجربه کرده است امّا اجازه نداده که او را از انجام تصمیمش منصرف کند.
پاسخ به این سوال که آیا برای کشف افسانه زندگی ام خیلی دیر شده است، خیلی ساده است : البته که نه .هیچ وقت دیر نیست.با بررسی زندگی نامه افراد بزرگ و موفق می توان دریافت که اکثرآن ها در سنین بعد از چهل سالگی به موفقیت های بزرگ رسیده اند:
- کلنل ساندرز: صاحب برند معروف KFC، که از معروف ترین رستوران ها در سراسر دنیا است،تاچهل سالگی بازاریاب بوده است و بعد از آن تصمیم به تأسیس رستوران می گیرد.
- ماسارو ایبوکا : مؤسس شرکت سونی در سی و هشت سالگی برند معروف خود راتأسیس کرد و در حال حاضر یک از پرچمداران شرکت سونی پلی استیشن است.
- سام والتون : ایشون صاحت برند « وال مارت » بزرگ ترین فروشگاه زنجیره ایی دنیا است که 5700 فروشگاه، 1350 خرده فروشی و بیش از 2000 فروشگاه که ترکیبی از انواع میوه و سبزی است را شامل می شود. او در سن 44 سالگی شغلش را رها کرد و به دنبال کار مورد علاقه خود رفت و برند وال مارت را خلق کرد.
- لیو شوانژی : او در سن 39 سالگی توانست شغل مورد علاقه خود را پیدا کند و موفق شد برند معروف « لنوو » را تاسیس کند.این شرکت در حال حاضر در بیش از 60 کشور شعبه داشته و بیش از 60 هزار کارمند در سراسر دنیا دارد .
- آمانسیو اورتگا : او نیز در سن 39 سالگی برند زارا را د رسال 1975 تأسیس کرد که در حال حاضر یکی از معروفترین و بهترین برند در زمینه مد و پوشاک است.
- ویلیام بوئینگ : فکر می کنم کسی در دنیا نباشد که نام این برند را نشنیده باشد و یا از خدمات آن استفاده نکرده باشد. ویلیام بوئینگ در سن 39سالگی شرکت بوئینگ را تأسیس کرد. خلاقیت و خطر پذیری او در این زمینه بی نظیر بوده است.
اگر این افرا فکر می کردند که برای آنها دیر شده و هرگز دست از کارهای سابقشان نمی کشیدند الان تمام آن برند های معروفی که نامشان را در این مقاله بردیم وجود نداشتند.
نمونه هایی از این دست در طول تاریخ بسیار زیاد هستند. سن هیچوقت نمی تواند مانع این شود که شما به شغل مورد علاقه خود نرسید، اگر واقعا عاشق آن شغل باشید و برایتان مهم باشد، حتما راهی برای دستیابی به آن پیدا خواهید کرد و گرنه بهانۀ آن را.
دیدگاهتان را بنویسید