استراتژی های خلاقیت:

با توجه به شرایط حاضر کسب و کار و نیز به وجود آمدن مشاغل جدید ، تفکر خلاق و به طور کلی خلاقیت به عنوان یک مهارت بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. خبر خوب این است که این مهارت یک استعداد ذاتی و ژنتیکی نیست و می توان آن را یادگرفت.بنابرین با استفاده از استراتژی های زیر می توان خلاقیت راپرورش داد:

زیاد مطالعه کنید:

زمانی که شما یک کتاب جدید می خوانید،در واقع از دید آن نویسنده به دنیا نگاه می کنید و این باعث تغییر دیدگاه شما به طور کلی نسبت به دنیای اطرافتان می شود و در نتیجه باعث افزایش خلاقیت می شوداز سوی دیگر باعث آشنایی با مباحث و موضوعات جدید می شود.

استفاده از یوتویوب :

یکی از استراتژی های افزایش خلاقیت استفاده از الگوهایی است که افراد موفق در زمینه مورد علاقه ما کار کرده اند .دیدن و الگو گرفتن از آنها می تواند در ایده پردازی به ما کمک کند.یکی از راهها استفاده از یوتویوب و شبکه های اجتماعی مربوط می باشد.

از طبیعت الهام بگیرید:

طبیعت یکی از بهترین منابع الهام بخشی برای خلاقیت است. اکثر اختراعات در دنیا الهام گرفته از طبیعت است.بهترین و معروف ترین ساختمان در دبی که امروزه به عنوان نماد دبی محسوب می شود ،الهام گرفته از یک قایق ساده و بادبان آن است.

ذهن آگاهی یا مدیتیشن :

ذهن آگاهی تمرینی برای افزایش تمرکز که لازمه خلاقیت است ،می باشد.ذهن آگاهی باعث افزایش توجه و درک وشناسایی ایده های جدید و خلاقانه در فرد می شود.

خیال پردازی کنید :

مانند دوران کودکی در خیال های خود غرق شوید و به آنها پرو بال دهید.امروزه روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که تماشای فیلم های تخیلی به افزایش خلاقیت کمک می کند.برای زمانی کوتاه منطقی بودن رافراموش کنید. اگر همه مخترعین منطقی بودن خیلی از اختراعات الان وجود نداشت.

ریسک پذیر باشید:

کارآفرینی مساوی است با ریسک پذیری . یک کارآفرین معمولا ریسک تمامی شکست های احتمالی را می پذیرد .علت موفقیت فرد ریسک پذیر آن است که ،از شکست نمی ترسد و آمادگی رویارویی با آن را دارد.

استراتژی خلاقیت والت دیسنی :

والت دیسنی:

ترجیح می دهم اشخاص رابرای آموختن سرگرم کنم ، نه اینکه برای سرگرم کردن اشخاص به آنها چیزی بیاموزم .

والت دیسنی از قدرت تخیل و تصور شگفت انگیزی برخوردار بود.اودرزمینه خیال پردازی بسیار قوی بود .خیال پردازی اولین قدم و مهمترین استراتژی برای ایجاد یک کسب و کار موفق در کل دنیا است که می توان با تمرین و تکرار این مهارت را ایجاد کرد.والت دیسنی ابتدا یک فیلم را در ذهن خود مجسم می نمود و سپس شروع به شخصیت پردازی بازیگران در ذهن خود می کرد.پس از این خیال پردازی در مرحله بعد شروع به واقع بینانه نگاه کردن به طرح خود از لحاظ مالی، زمان و منابع می کرد و همه اطلاعات لازم برای موفقیت فیلم را جمع آوری می نمود.اینگونه رویای او به واقعیت می پیوست.پس از خلق رویای یک فیلم از دیدگاه یک منتقد به طرح نگاه می کرد تا بتواند نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی کند.سوال های مثل “کجای فیلم جذاب است؟ ” ” کدام قسمت باید حذف شود؟ ” ” کدام بخش سرگرم کننده است ؟ “.

در واقع والت دیسنی از سه استراتژی متفاوت استفاده می کرد :