چرا شغل خود را دوست ندارم ؟

عدم علاقه به شغل دلایل بسیاری دارد ، اما در این مقاله قصد بررسی یکی از مهم ترین علل آن یعنی تعارضات درونی  که باعث نارضایتی در شغل و احساس فرسودگی در فرد و احساس اتلاف وقت و بیهودگی از انجام آن شغل در انسان  می شود را داریم.

تعارض های درونی :

شخصیت هر انسانی مجموعه ایی از ارزش ها ، باورها و اعتقادات او است .زمانیکه فرد در شغلی قرار می گیرد به صورت ناخودآگاه تمام ویژگی ها ی شخصیتی شروع به تجزیه و تحلیل آن موقعیت و جایگاه می کنند، حال اگر آن شغل با ارزش ها و باورها ی فرد منطبق نباشد ،باعث ایجاد اختلاف و تعارض درونی در فرد می شود.

گاهی این تعارض درونی ناشی از اختلاف در بخش های مختلف شخصیت است.ممکن است در مواقعی خواسته های متضاد و مخالف بخشی از شخصیت شما با خواستهء دیگر بخشهای شما در تعارض باشند اما اگر تسلیم خواسته های جزء دوم شوید، ممکن است به بخش اول شخصیت شما بربخورد و احساس بدی پیدا کنید. درنتیجه از هیچکدام لذت نمی برید.به عنوان مثال فرض شما از طریق ارتباطات نزدیک با یک فرد مهم می توانید یک شغل مهم در یک سازمان بزرگ با حقوق و مزایای عالی بدست آورید ،از طرفی رسیدن به یک جایگاه بالا در ارزش ها و باورهای شما از طریق تلاش و طی کردن پله های ترقی است ،در اینجاست که با انتخاب هر کدام در بخش دیگر شخصیت احساس بد و درنتیجه تعارض درونی شکل می گیرد و باعث می شود فرد از انجام آن شغل احساس رضایت نداشته باشد و نیز به آن شغل علاقه نشان ندهد.در این شرایط حتما باید اقداماتی در جهت رفع این تعارض انجام دهید.

حل تضادهای درونی :

اجزا مختلف شخصیت خود را شناسایی کنید.در ابتدا به شناسایی ارزش ها و باورهای خود از طریق تفکر بپردازید،آگاه شوید که هر بخش از شخصیت شما چه خواسته هایی دارد ، چه چیزهایی برای شما ارزش و چه چیزهایی برای شما ضد ارزش محسوب می شود.مثلا ممکن است بخشی از شخصیت شما خواهان راضی کردن دیگران و بخشی دیگر خودخواه و متوقع باشد. بخشی از این ارزش ها ریشه در دوران کودکی و ارزش های خانواده ایی است که فرد در آن رشد یافته است و با ارزش های خود فرد که از طریق تجربیات زندگی بدست می آورد متفاوت باشد.هر بخش شخصیت چیز ارزشمندی دارد که به شما بدهد.

1. از قصد و نیت هر بخش از شخصیت خود اطلاع داشته باشید.فرض رابر این بگذارید که هر دو بخش شخصیت شما قصد مثبت دارند و می خواهند به نفع شما کار کنند و احتمالا هر دو به ادامهء حال خوب شما اعتقاد دارند.باید با آنها مذاکره کنید مثل اینکه دو نفر درمقابل شما نشسته اند و شما مثل یک میانجی سعی در رسیدن به توافق دارید.
2. مذاکره کنید.ببیند هر بخش از شخصیت شما برای مخالفت خود چه دلایلی می آورد و چرا آن بخش از شغل را دوست ندارد؟چگونه می توانند توافق کنند؟چه راهی برای توافق بین آنها وجود دارد؟
3. به علامت هایی که نشان دهندهء تعارض هست حساس باشید.بسیاری از خستگی ها ، ناراحتی های بی دلیل و بی حوصلگی ها نشانه هایی از وجود این تعارض هاست . این ها علائمی است که باید به آنها توجه داشته باشید و با نادیده گرفتن آن باعث ایجاد تبعات روحی سنگین برای فرد می شود.می توانید برای خود علامت هایی را مشخص کنید یعنی هر زمان هر بخش چیزی خواست علامتی از خود بروز بدهد مثل خواستن فرصت بیشتر ، اجازه ،توجه ، تفکر ویا قدرشناسی.

آگاهی از وجود این احساسات و نیز حل اینگونه تعارضات به لذت بردن از شغل و حتی پیدا کردن شغلی که متناسب با شخصیت و ارزش ها و باورهای فرد باشد ،کمک می کند .