نوشخوارهای ذهنی
![](https://ghamkhar.com/wp-content/uploads/2020/09/woman-1733891_1920-2-e1599557902529.jpg)
زندگی درون ذهن:
همه ما هر روز صبح به محض اینکه چشم هایمان را باز می کنیم، ذهنمان شروع به کار می کند و گاهی با چنان سرعتی حرکت می کند که انگار سوار بر ماشینی است که با آخرین سرعت خود می راند. گاهی ما را به مکان های زیبا می برد که ما حسرت آنها را می خوریم و گاهی به جاهای زشت و تاریک و ترسناک .بعضی اوقات از جاهای پر زرق و برقی عبور می کند که با دیدن آنها احساس حسرت و ناامیدی در ما به وجود می آید. گاهی هم ما را به نا کجا آباد می برد و ما را آنجا رها می کند و ما به سختی می توانیم از آنجا به دنیای واقعی برگردیم.
همه ما این تجربیات را داریم و در واقع ذهن به وظیفه خود عمل می کند. اما ما آن چیزی نیستیم که ذهن ما می گوید. خیلی از ما مدت زمان زیادی را در ذهنمان سپری می کنیم و این می تواند سر منشاء تمام ترس ها، اضطراب ها، استرس ها و ناامیدی های ما در زندگی باشد. ذهن ما طوری تنظیم شده است که ما را به سمت ترس، باخت، بی ارزشی، بیهودگی و خشم هدایت کند. گاهی آنقدر در افکار و ذهن خود غرق می شویم که فکر می کنیم همه آنها واقعیت دارند و اجازه انجام کار و اقدام را از ما می گیرند.
ما هر فکری که از ذهنمان می گذرد باور می کنیم و به همین علت آن فکرها منشاء همه دردهای ما در زندگی می شوند.
فقط یک راه وجود دارد تا از دان باورهای ذهن رها شویم و آن دانستن این نکته مهم است : “دانستن چگونگی عملکرد ذهن ” .در این مقاله میخواهم به شما کمک کنم از زندگی درون ذهن به زندگی واقعی برگردید.
انواع افکار در ذهن:
پنج نوع طر ز فکر وجود دارد که می توان افکار داخل ذهنمان را به این هفت بخش تقسیم کنیم و آنها را دسته بندی کنیم:
- مشاهده زمان حال: در این زمان فقط شما به زمان حال که مشغول انجام چه کاری هستید فکر می کنید. تمرینات ذهن آگاهی و مدیتیشن نیز به مشاهده زمان حال کمک می کنند. یکی از تمرینات ساده مدیتیشن این است که هر جسمی که در اتاق وجود دارد را ببینیم و به زبان بیاوریم. و یا اینکه چشمان خود را ببندیم و تمام بدن خود را اسکن کنیم. از سر و صورت و اعضای آن شروع کنید تا به کف پا برسید. حدودا دو دقیقه در این حالت باقی بمانید.
- خاطرات مربوط به گذشته: گذشته هر آدمی مملو از موفقیت ها و شکست هاست. گذشته هم می تواند مکانی زیبا باشد که از مشاهده آن لذت ببریم، هم می تواند بسیار زجرآور و ناامید کننده باشد. بستگی به شما دارد که به دنبال چه چیزی بگردید.
برای خروج از گذشته و زندگی در حال باید به ذهنمان آموزش دهیم که در حال زندگی کند. یک تمرین ساده برای گذر از گذشته به حال وجود دارد. انجام این تمرین به شما کمک می کند کمی در گذشته باشید و سپس به حال بازگردید.
با یک خاطره از گذشته شروع کنید؛ هر خاطره ایی را که می توانید به وضوح بیاد بیاورید. چند لحظه تمام فضای آن خاطره را تصور کنید. اشکال، اجسام، رنگ ها و تمام صحنه ها را ببینید. حال وقت آن رسیده به زمان حال بازگردید. به اطراف خود نگاه کنید و هر آنچه می بینید را به زبان بیاورید. یکی دو دقیقه در زمان حال باشید. حال خاطره دیگری در گذشته را مرور کنید و دوباره به حال باز گردید. هروز این تمرین را انجام دهید.
- قضاوت درباره خوبی و بدی یا درستی و نادرستی: این نوع فکر مدام مشغول قضاوت تمام کارهایی است که انجام می دهیم و یا قضاوت اطرافیان. مدام با خود می گوید که چه حرف بدی زدی تو مهمانی و یا آن حرکتت در محل کار خیلی بد بود. قضاوت دیگران نیز در این دسته بندی قرار می گیرد. به عنوان مثال می گوید چرا پدرم آن حرف را به من زد و یا چرا دوستم آن لباس را پوشیده است.
برای اصلاح این طرز فکر باید از تمرین ” دیدن در برابر قضاوت کردن ” استفاده کنیم. این تمرین بدین صورت است که باید به اطرافمان نگاه کنیم بدون آنکه قصد داشته باشیم دریاره آن نظر دهیم.
- افکار روایتگر که علت وقوع وقایع را بیان می کند: یکی از کارهای مورد علاقه ذهن ما، روایتگری است. این کار را برای پیدا کردن پاسخ به چرا های زندگی انجام می دهد. ذهن سعی می کند به جواب سوال هایی برسد که فرد مدام از خود می پرسد. به عنوان مثال:
- چرا دوستم دیگه به من تلفن نکرد؟ چون من آدم جذابی نیستم.
- چرا مادرم با من بد صحبت کرد؟ چون منو به اندازه برادرم دوست نداره.
- چرا منو از محل کار اخراج کردند؟ چون من آدم بی عرضه ایی هستم.
این روایت ها و داستانها کمک می کند که به اتفاقات جلوه عقلانی بدهد. آنجایی این افکار خطرناک می شوند که تخیل را روایت می کنند. یعنی چیزهایی می گویند که اصلا وجود خارجی ندارند. روایت ها را ما خودمان می سازیم و بعد فکر می کنیم واقعی هستند. می توانید آنها را تست کنید. چند بار پیش آمده که فکرتان با واقعیت مشابه نبوده است.
- افکار آینده که شروع به پردازش و ایجاد رخدادهایی می کند که هنوز اتفاق نیفتاده است:این افکار به سه دسته تفسیم می شوند:
- برنامه ریزی
- تخیل
- پیش بینی
در بین تمامی این افکار برنامه ریزی به ما می تواند برای داشتن آینده بهتر کمک کند و برای ما تولید اضطراب و نگرانی نمی کند. برنامه ریزی درصدد کوچک جلوه دادن مشکل و غلبه بر آن است. اما پیش بینی کردن باعث شدت گرفت مشکل می شود. تخیل نیز گاهی اوقات ما را به مسیری می برد که در واقعیت اصلا وجود ند ارد.
در این مورد تشخیص افکار پیش بینی کننده از افکار برنامه ریزی کننده می تواند به ما کمک کند . برای این کار می توانید نگرانی هایی که در حال حاضر دارید را دونه به دونه بررسی کنید.
دیدگاهتان را بنویسید